گلوا}ه ی بهارم امیرطاها
سلام عزیزم ..... از دیروز ندیدمت ،دلم برات تنگ شده.دیروز رفتی پیش ماما نسرین...... امروز با هم صحبت کردیم.مه یاس عزیزم هم صحبت کرد قربونتون برم ....... این چند روز خوب بازی کردین با نیاز ومه یاس خانومی .....ماشالله چقدر بزرگ شدین مامانی ....... توی همسایگی ما یه همسایه داشتیم ،مامان جان .یادته مامان دوستات رفته بود تو عزیز چقدر غصه میخوردی...... دیروز وقتی چشمت و باز کردی و سلام کردی منو بغل کردی و گفتی مامن جان به این نتیجه رسیدم که بابای این نی نی ها پدرشون بره یه مامان خوب برای بچه هاش بیاره .قربونت برم که اینقدر این مسائل فکر تو عزیزم رو خراب کرده .برای اولین بار...
نویسنده :
ماماشهین .....00(آواز قو)
16:27